میخوام نظرمو عوض کنم ! اشکالی که نداره !!!
من همین چند ساعت پیش بود که فهمیدم نه ! هنوز هم اونقدرهایی که فکر میکردم روحم سنگین نشده !!!

 

احساس می کنم که روحم سنگین شده و دیگه مثل گذشته نیستم ...
باید یه فکری به این حالم بکنم چون نسبت بهش زیاد احساس خوبی ندارم ....

 


بود آیا که در میکده ها بگشایند
گره از کار فرو بسته ما بگشایند

اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند
دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند

به صفای دل رندان صبوحی زدگان
بس در بسته به مفتاح دعا بگشایند
....................................

 


چند وقتی بود که آهنگ طرقه *ی کیهان کلهر رو گوش نکرده بودم ، خیلی لذت بردم .

توی کارهای شجریان چند تا کار هست که به نظر من یه روح خاصی دارن ، یکیشون که از نظر من بهترینشون هم هست کاریه بنام شب ، سکوت ، کویر ... تنظیم و تدوین و آهنگسازی این کار مال کیهان کلهره که خیلی استادانه قطعات این مجموعه رو کنار هم گذاشته ؛ اما این آهنگ طرقه اش اصلا یه چیز دیگه است ....

* طرقه اسم پرنده کوچیکیه که قصد پرواز کردن و رسیدن به خورشید رو داره و برای این کار باید هزار تا از اسامی خدا رو از بر می کرده تا از سوختن در گرمای خورشید در امان باشه بنابراین تمامی اسامی رو از بر می کنه و شروع میکنه پرواز کردن به سمت خورشید و هر چه که نزدیکتر میشده یکی از اسامی خدا رو ذکر می کرده ولی در نزدیکی خورشید اسم هزارم خدا رو فراموش میکنه و می سوزه ....

 


بعضی موقعها آدم یه چیزایی از توی این شعرها میشنوه که کف میکنه ...

اگر مراد تو این است بی مرادی من
تفاوتی نکند چون مراد یار من است .......
.........
....
آدم تو زندگیش به چه چیزایی که دل نمیبنده !!! از شخصیتهای مختلف توی سریالها و فیلمهای سینمایی بگیر تا ....
خدایا شکرت !

 


بر آستان جانان، گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد ...

*البته یادمون باشه گر سر توان نهادن