چرا گرفته دلت.. مثل آنکه تنهایی
چقدر هم تنها!
خیال میکنم
دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی
دچار یعنی عاشق
و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک. . دچار آبی دریای بیکران باشد
چه فکر نازک غمناکی!
و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است
و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست
... خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست