این قضیه بیرون رفتن و دویدن های شبانه ما داره تقریبا جا می افته ، مخصوصا این دو روز که با این بارونی که اومد کلی هم از لطافت هوا لذت بردیم ؛ شبای پیش وقتی می رفتیم از اینکه ماه هم همراه من بود کلی خوشحال بودم و یواشکی دور از چشم بقیه گاهی براش دست هم تکون میدادم ! نمی دونم چرا اما این بودن ماه، حس خوبی رو به من می ده ....
میدونی بیشترین چیزایی که منو ناراحت میکنه اینه که یکی حس کنه دارم بهش دروغ میگم و دیگه اینکه حس کنم یکی داره بهم دروغ میگه ! خوب اینم یه جورشه دیگه !!
|